اثر مرحوم حاج حسینقلی معلم (حاج معلم خوری)
مهر و مه و ارض و سما با غم قرین آمد باز اربعین آمد
از شام غم اولاد خیرالمرسلین آمد باز اربعین آمد
در کربلا چون زینب از شام خراب آمد گیتی کباب آمد
جوش عزا تا ذروة عرش برین آمد باز اربعین آمد
افکند خود را بر مزار شاه مظلومان با ناله و افغان
اندر شکایت آنگه از قوم لعین آمد باز اربعین آمد
گفت ای برادر جان نگر برخواهران خود بردختران خود
بنگر چه ها بر ما زخیل مشرکین آمد باز اربعین آمد
شد با تمام حوریان در جنت المأوی ماتم نشین آمد
چون زائر آن روضه زین العابدین آمد باز اربعین آمد
بر حال لیلای حزین از ماتم اکبر آن شبه پیغمبر
در ناله حوض کوثر و عرش برین آمد باز اربعین آمد
کلثوم روی تربت عباس شیر افکن کرد آن چنان شیون
کز حال زارش رخنه بر ارکان دین آمد باز اربعین آمد
در آن زمین پر بلا با دیده گریان وا غربتا گویان
گفتند اینجا شه نگون از صدر زین آمد باز اربعین آمد
اینجا نشان تیر شد حلق علی اصغر از فرقه کافر
اینجا نهال قد قاسم بر زمین آمد باز اربعین آمد
اینجا شدیم از جور و کین لشکر اعدا بی یاور و بی مولا
اینجا نوک نی سر سلطان دین آمد باز اربعین آمد
سوی « معلم » کن نظر از لطف و از احسان ای خسرو خوبان
کز شرم و عصیان و گنه اندوهگین آمد باز اربعین آمد
:: موضوعات مرتبط:
اشعار،
،
:: برچسبها:
اربعین,